سی و شش
امروز روز سی و ششم است. سلام بر سی و شش
سلام بر روزها و شبها و لحظه هایی که خدا ارزانی می دارد. امروز فکر می کردم چقدر از فرصتی که خدا به من امانت داده خوب استفاده می کنم؟
یک عده از آدمها در زندگی شاگرد اول هستند همه کارهاشون سروقت انجام میشه. فرصتها هدر نمیشه تفریح جای خودش درس جای خودش ساعت خواب جای خودش. وقت امتحان آماده و راحت و آسوده و نتیجه هم عالی. یک سری هم هیچ چیزی سر جاش نیست هر چه پیش آمد خوش آمد ساعت هیچ کاری مشخص نیست. افراط و تفریط زندگیشون رو رقم می زنه و از ابتدا معلومه که نتیجه چیه. این دو گروه واقعا تکلیفشون روشنه اما یک گروهی هم هستند که حد وسطند یک وقتهایی یک قدم کوچک با موفقها فاصله دارند یک لحظه یک تلاش کوچیک یک کمی زحمت اونها را تبدیل به عالی می کنه اما چون به وضعیت خودشون آگاهی ندارند چون فکر می کنند باختن یا اصلا فکر نمی کنند و اهل تفکر نیستند اونقدر در جا می زنند که جایگاهشون تغییری نمی کنه. من جز گروه وسطها هستم یک هل کوچک یک زحمت بیشتر یکمی تفکر می تونه کمک کنه از حسرت روز آخر که یوم الحسره هست در امان باشم اما دائم یادم میره. و خودم رو می سپرم به شرایط. بعد میام می نویسم نشد، دیرشد برنامم به هم ریخت امروز می خوام مسئولیت خودم را بپذیرم و مثل یک شیر مواظب برنامه ریزیم باشم. می خوام از همین الان که هنوز خداوند به من فرصت داده خودم رو از خط متوسطها بالا بکشم می خوام این کاهلیهای کوچیک این رفتارهای کوچیک این کارهای کوچیک که اثرات بد بزرگی داره رو ترک کنم تغییر بدم. آرام و آهسته اما مصمم و پیوسته.
از فردا انشالله سعی می کنم هر روز همین ساعت وبلاگ بنویسم اول صبح که برای روزم هم برنامه داشته باشم و هر روز به خودم یادآوری کنم که کارهای روزانم چطور باید باشه.
کارهای امروز
- یادم باشه دخترک صبح از من چای خواست آماده نشد بعد از ظهر حتما براش چای درست کنم
- دخترک ریاضی امتحان داد خیلی آماده نبود یادم باشه امروز که برگشت دوباره حتما باهاش ریاضی کار کنم و عادتش بدم
- شام خوبی بپزم.
- خریدها رو وقتی از خونه می رم بیرون انجام بدم که وقتم زیاد گرفته نشه.
- امروز یادم باشه منشا هر کاریم عشق باشه عشق و عشق و دیگر هیچ
- یادم باشه آرام جرف بزنم و شمرده
- یادم باشه از برنامه روزانم مراقبت کنم.
خدایا به امید تو